من...


●•· فــــ✘ــاز ســــنگیـــ✘ــــن ·•●

مغرورم در حد گرررررررررگ غرورمو بشی... کمرتو میشم!!! البته در اون حد نیستی...!

من یه موجود سرد و عصبیم،

بداخلاق و عنقم،

غد و تخسم،

مغرور و تند زبونم،

هر حرفی ب مذاقم خوش نمیاد،

 

اره،

 

من این جوریم و این مدلیم،

خودمم 1ساله که دارم میبینم اینجوری شدم و روز به روز هم بد

تر میشم،

 

اما تو چرا هی اینو میکوبی تو سرم؟

 

هان؟

 

من از اولم اینجوری بودم؟

 

 

 

 

 

من از اولم انقد سخت بودم؟

 

یکی دو نفر نیستن کسایی که دارن با حرفاشون روحم رو میکشن...

زیادن...

زیادن کسایی که وقتی عصبانیتامو،

عکس العملامو،

رفتارایی

که جزء من شدن رو میبینن،

 

مسخره میکنن و میخندن

: "عجب سگیه،باز این داره پاچه میگیره،

 

 

 

 

 

خواهرم گفت این عجب بداخلاقیه،دوستت چجوری تورو تحمل میکنه؟ و ..."

 

دردش

مال وقتیه که،

 

همونایی که منو اینجوری کردن،

همونایی که منو به یه موجود بی احساس و بی اعصاب تبدیل کردن،

 

 

 

 

 

جملات بدتری رو میکوبونن تو صورتم...

 

زندگیم خلاصه شده تو اشک،

تنفر از خودم و باعث و بانیاش،

دوری از ادما،

تنهایی،

سر درد،

ضعف و نا امیدی

...

 

خنده هامو نبین،

 

من خیلی وقته دارم میمیرم و صدام در نمیاد،

 

میخندم تا کسی فریاد های از روی دردمو نشنوه...

 

حرف زیاده،اما...

هیچی!

سایه!

 

 

 



نظرات شما عزیزان:

jessica
ساعت21:16---11 خرداد 1394


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در پنج شنبه 23 بهمن 1393برچسب:عشق,نفرت,لاو,لاو می,لاو یو,خیانت,فاز سنگین,رویای شیرین,رویای خیس,آرامش,من و او,من و تو,,ساعت 21:19 توسط ●•· رُزِ آبی ·•●| |


Power By: LoxBlog.Com